در میزگرد بازاری بررسی شد

رهاشدگی آب از وزارت نیرو تا وزارت کشاورزی

رهاشدگی آب از وزارت نیرو تا وزارت کشاورزی

بازاری: میزان آب مصرفی در بخش کشاورزی همیشه محل مناقشه دو وزارتخانه جهادکشاورزی و نیرو بوده است و اعداد اعلام شده توسط این دو دستگاه اختلاف چشم گیری با یکدیگر دارند؛ بطوریکه دقیقا معین نیست سهم بخش کشاورزی کشور از مصرف آب موجود در کشور چقدر است و ریشه این اختلافات از کجاست.



به گزارش بازاری به نقل از ایسنا، در شرایطی که آب به چالش بزرگی برای کشورها تبدیل گشته است و اصطلاحا منابع آبی با ورشکستگی مواجهند، مدیریت منابع آبی و مدیریت تولید از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ به صورتی که توجه ویژه به آن می تواند ضمن حفظ این عنصر باارزش برای نسل های بعد، رونق تولید، افزایش صادرات و در نهایت افزایش درآمد ارزی را به دنبال داشته باشد و بالعکس در پیش گرفتن سیاست های نادرست در این بخش بحران های و چالش های بسیاری را بوجود می آورد.

کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و با عنایت به اقلیم خشک و نیمه خشک ایران، کاهش بارندگی و خشکسالی های پی درپی، صیانت از منابع آبی از اهمیت بسیاری برخوردار می باشد اما آن طور که تعدادی از کارشناسان می گویند سیاست هایی که در این سال ها دستگاههای متولی آب یعنی وزارت نیرو به عنوان تولیدکننده و تامین کننده و وزارت جهادکشاورزی به عنوان مصرف کننده در پیش گرفته اند نه فقط هیچ حفاظتی از منابع آبی نکرده است بلکه حتی این سیاست ها و اقدامات بحران زا نیز بوده و کشور را با چالش های بسیاری مواجه کرده است.

اگر چه وزارت نیرو و وزارت جهادکشاورزی برنامه هایی را برای حفظ منابع آبی در نظر گرفته اند اما به علت عدم هماهنگی این دو دستگاه با یکدیگر شاهد بروز مشکلاتی در این بخش هستیم که به نظر می آید در وضعیت فعلی چاره ای جز هماهنگی بیشتر وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی برای گذر از شرایط بحرانی آب وجود ندارد، اما باید بخش کشاورزی نیز به این مورد اهتمام بورزد و تولید صرف را جزو اهداف خود تعریف نکند.

وزارت نیرو در طول سالهای اخیر در زمینه نظارت و جمع آوری چاه های بدون مجوز اقداماتی را انجام داد، اما نقص اجرای برخی قوانین برای این وزارت خانه دردسرهایی را بوجود آورده است، جهت بررسی چالش ها و ارائه راه حل در این عرصه به سراغ دو کارشناس از وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی رفتیم و با مهدی اکبری - عضو هیات علمی موسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی و محسن موسوی خوانساری - کارشناس مدیریت منابع آب هم صحبت شدیم.

در ادامه می توانید مشروح این گفت و گو را بخوانید:

*دقیقا چه مقدار آب در بخش کشاورزی مصرف می شود و چرا میان وزارت جهادکشاورزی و وزارت نیرو بر سر میزان آب مصرفی در بخش کشاورزی اختلاف وجود دارد؟

مهدی اکبری: وزارت جهادکشاورزی و وزارت نیرو آبی که در بخش کشاورزی مصرف می شود را بطور دقیق اندازه گیری نکرده اند و اطلاعات آنها حدودی و برمبنای برآورد است. وزارت نیرو همیشه آب استحصال شده را در نظر می گیرد سپس مصرف شرب و صنعت را از آن کم می کند و مابقی را به بخش کشاورزی اختصاص می دهد که درست نیست. وزارت جهاد نیز آبی که دقیقا به سرزمین می رسد را اندازه می گیرد.

سال ۱۳۹۶ با روش بیلان وزارت نیرو، میزان آب مصرفی در بخش کشاورزی را محاسبه کردیم و به عدد ۷۰ میلیارد مترمکعب رسیدیم. عدد به دست آمده با عددی که وزارت نیرو می گوید فاصله زیادی دارد، برای اینکه وزارت نیرو تبخیر از سطح کانال ها، سدها و همه این موارد را حساب نمی کند و میزان آب کشاورزی را برمبنای کسر آب آشامیدنی و صنعت از کل آب استحصالی محاسبه می کند.

همیشه بین مصرف واقعی و برداشت تفاوت وجود دارد. برای مثال در آب آشامیدنی ۱۰ تا ۱۵ درصد آب برداشت شده بطور واقعی مصرف می شود و مابقی به فاضلاب بر می گردد. در بخش کشاورزی هم به همین صورت است. قسمتی از آب برداشت شده به گیاه می رسد و صرف تبخیر و تعرق می شود و البته بخشی هم به سفره های زیرزمینی نفوذ می کند.



سال ۱۳۹۵طرح کلانی تحت عنوان اندازه گیری آب مصرفی محصولات زراعی و باغی در وزارت جهاد کشاورزی تصویب گردید و در قالب ۳۵محصول در استانهای مختلف کشور اندازه گیری میدانی صورت گرفت که تا حد قابل قبول میزان آبی که وارد مزرعه می شد را مشخص کرد. نتایج چندین محصول آنرا در شورایعالی آب و وزارت جهادکشاورزی منتشر کردیم. انتخاب این ۳۵ محصول هم برمبنای میزان آب بری و سطح کشت آنها بود.

در حقیقت می توان اظهار داشت که نخستین اختلاف وزارت جهادکشاورزی با وزارت نیرو بر سر میزان برداشت آب و اختلاف دیگر نیز بر سر این است که وزارت کشاورزی همه آبی که برداشت می نماییم را استفاده نمی کند و قسمتی از آن به سفره های آب زیرزمینی باز می گردد.

محسن موسوی خوانساری: با عنایت به این که از نظر وزارت نیرو مقدار آب مصرف شده برای شرب و صنعت مشخص است، بالطبع مابقی آب تجدیدپذیر تقریباً به بخش کشاورزی اختصاص دارد.

*راندمان آبیاری در بخش کشاورزی چقدر است؟

موسوی: محاسبه راندمان آبیاری بسیاری دشوار است، ولی وزارت جهاد راندمان آبیاری را ۴۴ درصد می داند در صورتی که اوایل انقلاب راندمان آبیاری در کشور ۳۲ درصد بود. وزارت نیرو هم نمی تواند عدد مشخصی برای راندمان آبیاری تعیین کند ولی برمبنای یافته ها مقدار آبی که به بخش کشاورزی داده می شود و محصولی که برداشت می شود از آن حکایت می کند که راندمان پایین است. برای مثال برای ۱۰۰ میلیون تن محصولات کشاورزی ۹۰ میلیارد آب تحویل می دهیم که در حقیقت به ازای هر یک مترمکعب آب ۱.۱ کیلو محصول تولید می شود. این عدد بسیار پایین است و باید در بازه ۲تا ۲.۵ باشد. یعنی به ازای یک متر مکعب آب ۲ کیلوگرم محصول تولید شود. در کشورهای دیگر این عدد به ۹ تا ۱۰ می رسد.

به طور کلی در حوزه کنترل حجمی آب مشکل داریم و نمی توانیم میزان آبی را که به مزرعه وارد می شود، محاسبه نماییم. در حوزه چاه ها میزان برداشت آب تقریباً مشخص است. ۵۵ میلیارد متر مکعب آب زیر زمینی و ۴۵ میلیارد سطحی مصرف می نماییم.

در ۳۰ سال قبل میزان آب تجدید پذیر (آبی که هر دوسال یکبار تکرار می شود) ۱۳۰ میلیارد متر مکعب بوده ولی هم اکنون گفته می شود که بیش از ۱۰۰ میلیارد متر مکعب نیست. یعنی به دلیلهای گرمای هوا و تغییرات اقلیمی منابع آبی کاسته شده است. آب تجدیدپذیر موجود در کشور متعلق به شرب، صنعت، کشاورزی و محیط زیست است اما کشاورزی به حریم آب محیط زیست ورود کرده است. از آب تجدید پذیر باید سهم محیط زیست کنار برود و هرچه ماند بین این سه بخش دیگر تقسیم شود. به این آب، آب قابل برنامه ریزی می گویند. در سند الگوی کشت اشاره شده که به آب قابل برنامه ریزی دسترسی نداریم. اتفاقی که در این بین افتاده این است که آب محیط زیست مغفول مانده و بیش از ۸۵ میلیارد متر مکعب آب در بخش کشاورزی استفاده می شود.

اکبری: سهم محیط زیست خیلی کم شده ولی عوامل تاثیر گذار آن بسیار زیاد است. یکی از این عوامل خشکسالی است. میزان آب از ۱۳۰ به حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب کاسته شده و از آن طرف جمعیت هم افزایش پیدا کرده است و بدین سبب بخش کشاورزی مجبور است تولید نماید. بااینکه صنعت هم توسعه بسیاری پیدا کرده است. بطورمثال در زمینه زاینده رود تولید فولاد مبارکه ۴ برابر شده و مصرف آب آن هم قاعدتاً ۴ برابر شده است. چاه های بدون مجوز نیز چالش دیگر است.

قرار بود آب بصورت حجمی تحویل بخش کشاورزی شود. با وجود این که در ۶ برنامه دولت به این مورد اشاره شده ولی تا کنون اقدامی در این خصوص انجام نشده است. وزارت جهادکشاورزی همیشه پیگیر این مورد بوده ولی وزارت نیرو امکانات تحویل آب بصورت حجمی را ندارد در حالیکه بخش شرب آب را بصورت حجمی تحویل می گیرد و میزان آن مشخص است.

*آیا نباید بخش کشاورزی در تولید مدیریت بیشتری داشته باشد؟

اکبری: مدیریت در تولید وجود دارد و اینطور نیست که بگوییم مدیریتی نیست. وظیفه وزارت جهادکشاورزی این است که از آبی که به این بخش اختصاص داده می شود، استفاده بهینه کند. مقدار دقیق آبی که در اختیار داریم را نمی دانیم ولی به روش هایی آنرا برآورد می نماییم. این که گفته می شود راندمان در مزرعه پایین است درست نیست. برمبنای اندازه گیری های مزرعه ای که انجام دادیم خیلی از مزارع با کم آبیاری مواجه اند. یعنی آب کمتری از مقدار نیاز گیاه به آن داده شده است.

در دید کلان راندمان آب در کشور پایین است که فقط ناشی از آب نیست و به عوامل مختلفی بستگی دارد. البته راندمان در سالهای اخیر از ۱.۲ به ۱.۴۷ رسیده است. بیش از ۲۴۰۰ محصولات باغی، ۱۸۰۰ مزرعه محصولات زراعی و ۱۱۰۰ مزرعه سبزی و صیفی را اندازه گیری کردیم. اعداد و ارقام آنرا دراختیار داریم. بطورمثال راندمان آب، در گندم ۱.۳ کیلوگرم بر متر مکعب است. یعنی با یک متر مکعب آب ۱.۳ کیلو گندم تولید می شود. این عدد در چغندر ۶.۱ برای نیشکر۱.۸۷ است و برای هندوانه نیز ۶.۴۵ است. ما آب کم داریم و راندمان پایین است، ولی باید برای آن برنامه ریزی نماییم.

موسوی: در سند الگوی کشت که اخیر انتشار یافته سطح زیر کشت برنج کاهش نیافته است این در حالیست که برنج محصولی آب بر است. مگر سال ۱۳۹۶ مصوب نشد که غیر از دو استان شمالی در استانی دیگری برنج کاشته نشود؟ آبی که برای برنج مصرف می شود در خوزستان ۴۰ هزار متر مکعب در هکتار است. این عدد باید کم می شد. حداقل باید در سند الگوی کشت سطح زیر کشت تعدادی از محصولات آب بر کم شود. چرا تشویق می کنید که در اصفهان، خوزستان و شیراز برنج کاشته شود؟ کشت برنج قاعدتا برای مناطقی با بارش سالیانه حدود ۲۰۰۰ میلی متر و بیشتر مناسب می باشد.







*چقدر آب از منابع آبی برداشت کردیم؟

موسوی: آب تجدید پذیر زیرزمینی و سطحی داریم. آب تجدیدپذیر زیر زمینی به دو بخش دینامیکی و استاتیکی تقسیم می شود. آب دینامیکی هر سال بسته به میزان بارش بالا و پایین می رود. چاه و قنوات جزو آب تجدیدپذیر دینامیکی است. یعنی حرکت می کند. در این چند سال که چاه های زیادی زده شده نه فقط آب های دینامیکی به اتمام رسید بلکه نصفی از آب تجدیدناپذیر را هم مصرف کردیم. یعنی ۱۵۰ میلیارد متر مکعب آب مصرف کردیم. تامین آب تجدید ناپذیر و برگشتن به حالت سابق خیلی سخت است و تمام فرونشست هایی که مشاهده می کنید به دلیل به پایان رسیدن آب تجدیدپذیر دینامیکی است.

هرسال ۶میلیارد مترمکعب آب تجدید ناپذیر استاتیکی برداشت می نماییم. ما نه فقط نباید این ۶ میلیارد را برداشت نماییم بلکه ۶ میلیارد دیگر هم نباید برداریم که پس از ۱۰ سال آب استاتیکی که مربوط به نسل های آینده است، تامین گردد. به عبارت دیگر ما فقط در بخش آب زیر زمینی بیش از ۱۰ میلیارد مترمکعب سالانه اضافه برداشت می نماییم. بطور کل ۸.۸ میلیون هکتار زمین آبی داریم. از این میزان ۳.۵ میلیون هکتار زیر سد و حدود ۵ میلیون هکتار نیز تحت پوشش آب زیر زمینی است. بیش از ۲.۵ میلیون هکتار از آب زیر زمینی تحت پوشش آبیاری تحت فشار است. یکی از مخرب ترین اقدامات در کشور همین آبیاری تحت فشار است. آبیاری تحت فشار بسیار روش خوب و مهندسی است که می توان به وسیله آن آب مزرعه را کنترل کرد. مخالف آبیاری تحت فشار نیستیم ولی در کشور ما که روش های کنترل حجمی نیست، زمین زیاد است و آب کم است اگر آبیاری تحت فشار اجرا شود چون صرفه جویی آب پیش می آید و کنترلی هم روی آن نیست کشاورز به سمت گسترش زمین می رود.

آبیاری تحت فشار موجب کاهش مصرف آب خصوصا آب زیرزمینی نمی گردد. آبیاری تحت فشار کنترل کننده مصرف آب نیست و حتی موجب افزایش مصرف آب هم می شود. آبیاری تحت فشار اگر تولید محصول را بالا ببرد آب بیشتری استفاده می شود.

اکبری: سیستم آبیاری تحت فشار تا حدودی مشکلات خودرا دارد اما آبیاری تحت فشار در حقیقت سیستم استفاده بهینه از آب در مزرعه است. مشکل اصلی اینجاست که چاه های بدون مجوز زیادی داریم و بجای این که آنها را کنترل نماییم و بصورت حجمی آب تحویل کشاورز دهیم به آبیاری تحت فشار ایراد وارد می نماییم. سامانه آبیاری تحت فشار در دنیا هم کاربرد بالایی دارد. راندمان آبیاری در سیستم آبیاری تحت فشار بالا است. کشاورز از ۱۰۰ واحد آبی که از چاه برداشت می کند ۸۰ واحد را استفاده می نماید در سیستم آبیاری سطحی چون راندمان پایین تر است از ۱۰۰ واحد ۵۰ واحد استفاده می شود.

باید وزارت نیرو یا هر سازمانی که متولی اختصاص آب به کشاورز است میزان آب را مشخص نماید و کشاورز مختار است از آن آب برای کشت هر محصولی که خواست استفاده نماید. چندین سال گفتند برنج نکارید که در بعضی استانها درست است و نباید کاشته شود. ولی از نظر علمی بهتر است ابتدا سهم آب کشاورز مشخص شود تا خود کشاورز تشخیص دهد که چه بکارد چه نکارد.

*چرا طرح تکمیل حجمی آب اجرائی نشد؟

موسوی: چندین طرح اجرا شده ولی نمی شود وزارت نیرو برای خودش کار کند و وزارت کشاورزی طرح خودش را داشته باشد. یکی از طرح های ما تعادل بخشی و پس از آن طرح سازگاری با کم آبی بود. یکی از مباحثی که در طرح تعادل بخشی وجود دارد بحث کنتور هوشمند است. کنتور هوشمند در بخش آب زیرزمینی می تواند کنترل کننده باشد. نصب کنتور هوشمند تا حدودی پیش رفته است اما وقتی در سال بیش از ۲۰۰ میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی اعتبارات برای آبیاری تحت فشار استفاده می شود و این آبیاری از بقیه موارد جلو می زند طبیعی است که موضوعات دیگر مغفول بماند.

بایستی اعتباری برای تامین کنتور هوشمند در نظر گرفته می شد. بااینکه با افزایش نرخ ارز قیمت کنتور هوشمند برای کشاورز بالا است. از طرفی کنترل کننده کنتور هوشمند باید هم وزارت نیرو باشد که برق آنرا کنترل کند و هم جهادکشاورزی. معتقدیم هر طرحی که مقرر است اجرا شود باید توسط وزارت نیرو و جهادکشاورزی بصورت مشترک صورت گیرد.

* متولی رسیدگی و نظارت بر به چاه های مجاز و بدون مجوز کدام دستگاه است؟

اکبری: باید مشخص شود وزارت کشاورزی و وزارت نیرو متولی چه قسمتی از مدیریت آب هستند، اساسا وزارت نیرو متولی توزیع آب است، بدین سبب باید مشخص نماید وزارت کشاورزی چه میزان آب قابل برنامه ریزی دارد. در مورد چاه های غیرمجاز، وزارت کشاورزی نقشی ندارد و این که چه ارگانی باید آنها را سر و سامان ببخشد بنده باخبر نیستم. با این وجود وزارت کشاورزی، موظف به استفاده بهینه از آبی است که در اختیار بخش کشاورزی قرار می گیرد.







*در شرایط فعلی بخش کشاورزی چقدر به راندمان آب توجه دارد؟

اکبری: راندمان در بعد کلان ۴۴ درصد با وزارت نیرو توافق شده، اما راندمان در سیستم های آبیاری تحت فشار بالای ۷۰ درصد است. وزارت نیرو طالب افزایش راندمان است و وزارت جهاد کشاورزی نیز این مهم را بوسیله سیستم های تحت فشار دنبال می کند اما وزارت نیرو این روش را قبول ندارد، این در شرایطی است که سیستم های تحت فشار در دنیا نیز به عنوان یک سامانه برای افزایش راندمان آبیاری و استفاده بهینه از آب و افزایش تولید شناخته شده اند.

در همه دنیا، همچون چین، مصر و آمریکا به علت این که کنترل در سامانه آبیاری تحت فشار کنترل دست کشاورز است، می تواند هم تولید را افزایش دهد و هم استفاده بهینه از آب کند. این که وزارت نیرو و وزارت کشاورزی نتوانسته آب را بصورت حجمی تحویل کشاورز دهد بحث دیگری است و ممکنست سبب سواستفاده کشاورز شده باشد.

موسوی: همه ماجرا در الگو کشت است، الگو کشت یعنی الگو مصرف، فرض کنید، در یک ساختمان می خواهیم سرشیر کم مصرف نصب نماییم که به مفهوم اجرای الگوی مصرف است، طبق قوانین گوناگون در نیم قرن اخیر وزارت نیرو باید آب را برای وزارت جهاد کشاورزی تامین کند و جهاد کشاورزی باید الگو کشت بهینه را به وزارت نیرو اعلام نماید. اصل ماجرا این است که وزارت جهاد کشاورزی باید بستری فراهم آورد، اگر این اتفاق نیفتد کشاورز به سراغ کشت هندوانه می رود.

* این بستر چگونه باید فراهم شود؟

موسوی: در منطقه سوسنگرد برنج کشت می شود این در شرایطی است که کنجد وارداتی کیلویی ۲۵۰ هزار تومان است و همان گونه که برنج دو تن در هر هکتار محصول می دهد کنجد نیز به همین میزان محصول دارد، در منطقه خوزستان باید بستری فراهم گردد که کشاورزی که حالا از نظر مالی ضعیف است به سراغ کنجد برود یعنی برای کشاورز وسائل و تجهیزات لازم، بذر اصلاح شده تهیه، کارخانه روغن کشی ایجاد و تضمین خرید نیز به او داده شود. زمانی که این امکانات وجود ندارد، کشاورز به سراغ برنج می رود.

در الگو کشتی که وزارت جهاد کشاورزی داده است، نکات مثبتی وجود دارد، بطورمثال گفته شده کنجد را دوبرابر می کند، کلزا را از ۲۴ هزار هکتار به ۶۴ هزار هکتار می رساند این مساله اتفاق خوبی است اما در این سند الگو کشت باید پیوست هایی آورده شود، وزارت جهاد کشاورزی بستر فراهم ننموده است، اگر بستر فراهم کنید اساسا اتفاقات خوبی می افتد.

*آیا وزارت نیرو زمینه های لازم را برای نحوه تامین و اختصاص آب فراهم نموده است؟ چرا تا کنون وزارت نیرو در نصب کنتورهای هوشمند اقدام جدی انجام نداده است؟

موسوی: ما کلا راه را غلط رفتیم، چه کسی در برنامه ششم گفته باید ۹۵ درصد خودکفایی داشته باشید، حالا ۱۸ میلیارد دلار و یا ۳۰ میلیون تن واردات سنگین کنجاله، ذرت و پنبه وجود دارد. تولید تنها ۱۰۰ میلیون تن است، خودکفایی و امنیت غذایی که گفته شده با چه روشی خواهد بود، زمانی که ۳۰ میلیون تن واردات دارید، ۳۰ میلیون تن هم ضایعات خواهیم داشت.

در بستر کار این مسائل را رعایت نکردیم و تنها برای ضایعات ۲۵ میلیارد مترمکعب آب را هدر می دهیم، باید این مساله رعایت شود تا وزارت نیرو گرفتار مشکل نشود.

*پیشنهاد شما به جهت اینکه بتوانیم در زمینه وزارت کشاورزی و وزارت نیرو به عدد ثابتی از میزان مصرف آب برسیم، چیست؟

اکبری: ابتدا باید روش برآورد آب قابل استحصال را دقیق نماییم، یعنی اول مشخص شود که چه میزان آب داریم که در مورد آن صحبت شود، نباید روی هوا اعداد را مطرح نماییم، اول باید ببینیم چقدر آب داریم و بعد صحبت برمبنای اندازه گیری و تحلیل باشد، یعنی با دستگاههای اندازه گیری آب را بصورت حجمی تحویل دهیم، کاری که قرار بود در شش دولت صورت گیرد.

باید مشخص باشد چه میزان آب به بخش کشاورزی تحویل شده است و مقرر است وزارت کشاورزی در مورد تحویل چه میزان آب پاسخگو باشد، آب حجمی باید تحویل داده شود، اساسا وزارت نیرو نیز بدنبال این مساله است که از آبی که دریافت می کند استفاده بهینه کند. بنده به عنوان مسئول خانه خودم وظیفه دارم با ابزارهای روز بهترین استفاده را برای بیشترین تولید داشته باشم اگر این اتفاق بیفتد می توانیم شرایط شفافی داشته باشیم وزارت نیرو نباید وزارت کشاورزی را جهت استفاده از تجهیزات روز بازخواست کند.

* آیا جهت استفاده بیش از منابع برای تولید بیشتر نباید ظرفیت های کشور با عنایت به بحران شدید آب دیده شود؟

اکبری: وزارت نیرو باید آب قابل برنامه ریزی را مشخص نماید و به وزارت کشاورزی اختصاص دهد، وزارت کشاورزی موظف است از این آب اختصاص داده شده بهترین استفاده را کند و بیشترین تولیدی را که می تواند داشته باشد، بطور مثال ۳۰ میلیارد مترمکعب آب به وزارت کشاورزی اختصاص می یابد این میزان باید راندمان بالایی داشته باشد.

بخش تحقیقاتی وزارت کشاورزی اعتقاد دارد از آبی که در اختیار بخش کشاورزی داده می شود (آب قابل تخصیصی) باید بهترین استفاده را از آب داشته باشد و قرار نیست از سیستم های سنتی و با راندمان پایین استفاده نماییم تا آب به سفره بازگردد، مقرر است میزان اختصاص آب مشخص باشد. سهم محیط زیست کنار گذاشته شود، سهم شرب در اولویت بعد صنعت و بعد کشاورزی باشد.

اگر در بخش کشاورزی راندمان از آب پایین است، این مساله نیز به عوامل مختلفی بستگی دارد که وزات کشاورزی روی آن کار می کند تا راندمان را افزایش دهد. یک مساله دیگر استفاده بهینه از کود و خاک است همه این ها باید بگونه ای استفاده گردد که استفاده پایدار را در نظر بگیریم، قرار نیست پس از ۱۰ سال زمینهای زراعی به کویر تبدیل شوند.

اگر این روند را پیش بگیریم و وزارت جهاد کشاورزی نیز آب را بصورت حجمی تحویل بگیرد و به موضوع بهینه سازی نیز توجه گردد، هم به نفع کشاورز خواهد بود و هم بهینه سازی اتفاق می افتد. اگر حجم آب مشخص باشد کشاورز می داند چه چیزی را باید کشت کند، الگوی کشت پیشنهادی دولت نیز رعایت می شود.

کشاورز مختار است هر آنچه که می خواهد در زمین خود بکارد، اما باید سیاست های حمایتی برای او درنظر گرفته شود، درباب الگوی کشت نیز باید یک برنامه اولیه وجود داشته باشد، وظیفه اصلاح الگوی کشت به بخش تحقیقات وزارت کشاورزی داده شده و برای این مساله یک مجری مشخص شده است. نقص هایی که وجود دارد در حال بررسی و اصلاح است. * پیشنهاد شما به جهت اینکه بتوانیم به یک عدد واحد در میزان مصرف آب کشاورزی دست یابیم، چیست؟

موسوی: پیشنهاد من این است که خود وزارت جهاد کشاورزی به علت این که مصرف کننده اصلی است، به فکر آبخوان ها باشد، شاید کنترل حجمی نقص هایی داشته باشد اما وزارت کشاورزی باید به صورتی عمل کند که مصرف آب کم شود، حالا بحث حیات سرزمینی است، از ۶۱۰ آبخوانی که داریم تا سال ۱۴۱۰ یا نهایت ۱۴۱۵ بیش از یک چهارم آنها صفر می شود. یعنی ۱.۵ میلیون نفر هیچ آب شربی برای ‌نوشیدن نخواهند داشت چه برسد به این که بخواهیم برای بخش کشاورزی آبی را اختصاص دهیم. طبق برآوردهای صورت گرفته آب کشاورزی ۱۸.۵ میلیون نفر قطع خواهد شد.

اکنون بحث این نیست که وزارت نیرو و یا وزارت جهاد کشاورزی بخواهند با هم بحث کنند حالا در شرایطی هستیم که وزرات کشاورزی باید دست به کار شود، وقتی می گوییم برنج نباید در جای خشک مورد کشت قرار بگیرد باید مورد توجه باشد.



کشور دارای ۶۱۰ سد است، اندازه گیری آب سطحی راحت است، آب زیرزمینی نیز در چاه است، تعداد حالا ۴۲۲ هزار چاه بدون مجوز و ۶۱۰ هزار چاه مجاز در کشور وجود دارد، برداشت از چاه های مجاز حدود ۴۳ میلیارد متر مکعب و برداشت از چاه های بدون مجوز حدود هفت میلیارد متر مکعب است، این که گفته شده اعداد باید مشخص باشد، در این عرصه مشخص است، اما آبی که در بخش های مختلف به جز شرب مصرف می شود میزان مشخصی ندارد.

بخش آب وزارت جهاد کشورزی نباید خودرا کنار بکشد و باید همپا با بخش آب وزارت نیرو گام بردارد، مطابق قانون توزیع عادلانه آب سال ۱۳۶۱ تامین با وزارت نیرو، توزیع با وزارت جهاد و دریافت آب ها نیز با وزار جهاد کشاورزی است اما حالا اینطور نیست و آب بها را وزارت نیرو دریافت می کند. وزارت جهاد کشاورزی خودرا عقب کشیده و فعال نیست، باید همکاری بیشتری بین وزارت نیرو و وزارت جهاد کشاورزی وجود داشته باشد، در بخش آب وزارت جهاد کشاورزی شاهد ضعف هایی هستیم، در این بین در بحث کنترل حجمی نیز ضعف هایی وجود دارد.

موضوع دیگر مورد توجه بحث طرح ها است، طرح سازگاری با کم آبی فقط برای وزارت نیرو نیست و برای وزارت جهاد، دولت و ملت است، زمانی که یک طرح مقرر است اجرائی شود، باید عزم همگانی نیز برای آن وجود داشته باشد، چرا زمانی که طرح های دیگری همچون الگوی کشت اعلام می شود طرح سازگاری با کم آبی در آن لحاظ نمی شود.

باید داشته ها را تقویت نماییم و بدنبال باردیگر کاری ها نباشیم، با اهمیت ترین بحث در سند الگوی کشت این است که گفته شده سه میلیارد متر مکعب میزان مصرف آب کاسته می شود اما پیوستی برای آن لحاظ نشده است، ما در این حوزه نقص داریم و امیدواریم طرح هایی که توسط این دو وزارت خانه اجرا می شود همراستا باشد و بتوان به یک نقطه مشترک رسید.

اکبری: اعداد واضح نیست، اگر با همان روشی که وزارت نیرو محاسبه می کند، پیش برویم عدد دیگری بدست می آید. عددی که بدست آوردیم ۷۰ میلیارد مترمکعب بوده است، باید این اختلافات رفع گردد.

موسوی: نحوه محاسبه اینطور بوده که ۴۸ میلیارد مترمکعب برای زراعت، ۱۵ میلیارد مترمکعب برای باغ، و مابقی برای دام و طیور است.

اکبری: آب قابل استحصال را به روش وزارت نیرو محاسبه کردیم، و در گزارشی با عنوان بیلان آب انتشار یافته است. به جهت اینکه ببینیم چه میزان آب توسط بخش کشاورزی برداشت می شود، برای ۳۵ محصول این اندازه گیری ها را انجام دادیم، طبق آنچه ارزیابی شده است برای محصولات باغی حدود ۲۰ میلیارد مترمکعب، برای محصولات سبزی و صیفی چهار میلیارد مترمکعب برداشت می نماییم. بهترین کار این است که اختلافات بین وزارت کشاورزی و وزارت نیرو کنار گذاشته شود، وظیفه وزارت نیرو تامین و تحول آب است.

موسوی: وظیفه وزارت نیرو توزیع آب نیست

اکبری: زمانی که وزارت نیرو می خواهد پول بگیرد وظیفه خودش می داند اما در غیر این صورت وظیفه خود نمی داند.

موسوی: معاونت آب و خاک وزارت کشاورزی ساختار خودرا از دست داده است.

اکبری: باید کنار هم بشینیم اتاق فکری شکل بگیرید، با روش های جدید اختلاف را پیدا نماییم.

* به نظر شما تشکل سازمانی مستقل با عنوان "سازمان آب" می تواند علاج بخش شرایط فعلی باشد؟

اکبری: خیر. در خود وزارت جهاد کشاورزی موسسه آبخیزداری مدیریت آب در بخش پایین را بر عهده دارد. موسسه فنی و مهندسی آب داخل مزرعه را نظارت می کند و موسسه خاک و آب نیز روی موضوع آب فعال است. طی سالهای اخیر به علت تفکیک وظایف این سه بخش در هم ادغام نشده اند، اگر هر کدام از وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو به وظایف خود عمل کند می توانیم در کنار هم مشکلات را حل نماییم اما تا حالا این کار اتفاق نیفتاده و ما در این بخش عمل به وظایف ضعیف هستیم.

*ارزیابی شما از شرایط فعلی چیست؟

اکبری: باید بپذیریم که مدیریت های کشور درباب مدیریت آب تا حالا اشکال داشته است، اگر مدیریت همه دستگاه ها درست بود به این نقطه نمی رسیدیم.، ۲۰ سال پیش موسسه تحقیقات بین المللی در زاینده رود اعلام نمود که مصرف آب در این حوضه باید کاهش پیدا کند اما اقدامی که انجام شد، افزایش بار زاینده رود بود، تولید فولاد را تا چهار برابر افزایش دادیم.

موسوی: استاندارد جهانی مصرف آب برای تولید فولاد اینطور است که برای هر تن فولاد ۲۸ مترمکعب مصرف می شود اما بخش کشاورزی اینطور نیست. حالا کل فولاد اصفهان با پساب آب تغذیه می شود. برای منابع بصورت جهانی باید ۶۰ درصد مصرف نماییم و ۴۰ درصد باید برای حفظ آبخوان و پایداری سرزمین روان شود.

در اصفهان اتفاقی که افتاده مصرف ۲.۵ برابر منابع است یعنی به قدری زیاد است که هیچ راهکاری ندارد. کشاورزان در چهارمحال بختیاری روی کوه ها هلو و بادام کاشته اند که ۳۳۰ میلیون متر مکعب حق آبه دریافت می کنند.





منبع:

1402/01/20
11:11:55
5.0 / 5
379
تگهای خبر: ابزار , پول , تولید , خرید
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۴ بعلاوه ۳

لینک دوستان بازاری

بازاری

تگهای بازاری

baazari.ir - حقوق مادی و معنوی سایت بازاری محفوظ است

بازاری

بازار فروش کالا